در مورد فلسفه ی سلام های آخر نماز، در روایات اشاراتی وجود دارد؛ از جمله:

امام رضا علیه السّلام در بیان فلسفه این که چرا سلام تحلیل نماز است؟ و در جواب کسی که از ایشان پرسید: چرا خداوند سلام را تحلیل نماز قرار داده و چرا به جای آن، تکبیر و تسبیح یا چیز دیگری قرار نداد؟ فرمود: چون وقتی نمازگزار خواست شروع به نماز کند، کلام مخلوقین را بر خود حرام کرد و توجّه به خدا و خالق کرد؛ امّا تحلیل نماز به کلام مخلوقین است و انتقال به طرف مخلوقین است و اولین چیزی که انسان ها می گویند سلام است. و به این سر و معنا هم عرفاء اشاره کرده اند؛ از جمله امام خمینی (ره) می فرماید: چون نمازگزار از مقام سجود که سرّ سجود فناء است به خود آمد و حالت هوشیاری به او دست داد و از حال غیبت خلق به حال حضور، رجوع کرد، به موجودات سلام می دهد، سلام کسی که از سفر و غیبت برگشته است، پس از این رجوع، اول به نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سلام می دهد و بعد از آن، به اعیان دیگر موجودات و جمیع ملائکه خدا و انبیاء و مرسلین که در این سفر همراه او بودند سلام می کند و سلامت آنها را از خدا تقاضا می کند،... بعد می فرماید: کسی که در نماز غایب از خلق نبوده و مسافر الی الله نبوده برای او سلام حقیقت ندارد و جز لقلقة لسان چیزی نبوده... و اگر در نماز که حقیقت معراج است عروجی حاصل نشد و از بیت نفس خارج نشده سلام برای او نیست.

 

_____________________________________________________

 

سرالصلوة ،امام خمینی.